4/1
عیبیابی شبکه عمل شناسایی و تصحیح مشکلات مربوط به اتصال، عملکرد، امنیت، و دیگر جنبههای شبکه است.عیبیابی شبکهی سریع و مؤثر بنیاد قوام کسب و کار است. شبکههای امروزی کارهای حیاتی بیشتری نسبت به گذشته انجام میدهند. بدون عیبیابی خوب و حل سریع مشکلات، شبکهها میتوانند از کار افتادگیهای پر هزینهای را تجربه کنند.
عیبیابی شبکه عمل شناسایی و تصحیح مشکلات مربوط به اتصال، عملکرد، امنیت، و دیگر جنبههای شبکه است.
عیبیابی شبکهی سریع و مؤثر بنیاد قوام کسب و کار است. شبکههای امروزی کارهای حیاتی بیشتری نسبت به گذشته انجام میدهند. بدون عیبیابی خوب و حل سریع مشکلات، شبکهها میتوانند از کار افتادگیهای پر هزینهای را تجربه کنند.
هزینههای از کار افتادگی شامل مواردی از جمله بهرهوری کمتر، عملکرد پایین سرویسها (که تأثیرات اقتصادی منفی بر روی کسب و کار دارند)، نقص داده، و بدافزار میشود. این موارد میتواند هزینههای بسیاری به بار بیاورد و ضربهی دراز مدتی به برندها بزنند.
واضح است که عیبیابی تنها ریستکردن پسورد کاربران و ریاستارت کردن دستگاهها نیست. در سازمانهای بزرگ، عیبیابی شامل فرآیندها، قواعد، و ابزاری میشود که برای پردازش تعداد زیادی درخواست از طرف کاربران و داراییهای پراکندهی شبکه و زیرساخت، استفاده میشوند.
سازمانهای بزرگ معمولاً یک تیم اختصاصی برای عیبیابی شبکه دارند. مهندسان این تیم به مشکلات در سطوح مختلفی رسیدگی میکنند: سطح ۱ شامل مشکلات ابتدایی مانند ریستکردن پسوردها میشود. سطح ۲ شامل مشکلاتی که در سطح اول قابل رفع نیستند. و سطح ۳ شامل مشکلات حیاتی.
معمولاً رفع مشکلات سطح ۱ توسط گروهی خارجی انجام میشود. چارچوبی برای رجوع درخواستها به مهندسان در سطح بالاتر و اطمینان از وظایف آنها استفاده میشود.
در سال اخیر، از هوش مصنوعی (Artificial Intelligence – AI)، یادگیری ماشینی (Machine Learning – ML)، و خودکارسازی (Automation) استفاده شده است تا میزان فواصل مهارتی کاهش یابد. این فناوریهای ابزار رفع مشکلی به مهندسان سطح ۱ ارائه میدهند که به آنها در رفع و تصحیح سریعتر مشکلات کمک میکنند.
بسیاری از سازمانها ابزار عیبیابی شبکهی جداگانهای دارند اما اضافه کردن این ابزار ممکن است نیاز به آموزش و مدیریت از طرف بخشهای IT داشته باشد. عیبیابی شبکه معمولاً بخشی از یک سیستم مدیریت شبکه (Network Management System – NMS) است.
در سازمانهای بزرگ، تیمهای عیبیابی شبکه منتظر این نمیمانند که کاربر مشکلی را گزارش دهد.
یک سیستم مدیریت شبکه به طور مداوم بر شبکه نظارت میکند. آنها وضعیت شبکه را به طور مداوم گزارش میکنند و در صورت نیاز به تیم اخطار میدهند. آنها شاخصهای کلیدی عملکرد (Key Performance Indicators - KPIs) شبکه مانند سرعت اتصال، پهنای باند، میزان تأخیر (latency)، کاربران، و دسترسیها را گزارش میدهند.
سیستمهای مدیریت شبکه با گزارشگیری از قسمتها و گرههای مختلف شبکه در فواصل زمانی معینی که توسط تیم IT تعیین شده است، بر شبکه نظارت میکنند. البته عوامل جدیدتر شبکه از تلهمتری برای ارسال خودکار KPI های خود استفاده میکنند.
یکی از بخشهای اصلی عیبیابی شبکه ردیابی و جمعآوری اطلاعات در مورد رخدادهای شبکه است. سیستمی از تیکتهای مدیریت سرویس IT ا (IT Service Management – ITSM) برای این فرآیند استفاده میشود. اطلاعات جمعآوری شده از این تیکتها میتوانند به شناسایی مناطق مشکلدار و به بهینهسازی و ارتقای شبکه کمک کنند.
به اتفاقی که فرآیند عیبیابی شبکه را آغاز میکند، یک رخداد میگویند. برخی از رخدادهای متداول در زیر شرح داده شدهاند.
این رخدادها ممکن است توسط کابلها یا پلاگهایی رخ دهد که به درستی وصل نشدهاند.
این رخدادها میتواند شامل هر چیز، از حملات بدافزاری گرفته تا اتصال کاربری تأیید نشده به وایفای، شود.
KPIهای به درستی تنظیم شده میتوانند قبل از وقوع مشکلات در شبکه به کاربران هشدار دهند.
برای برنامههای محلی، خطا میتواند شامل هر چیز، از نصب نشدن یک به روز رسانی تا وجود دستگاهی منسوخ، شود.
زمانی که سیاستهای شبکه ( مانند سیاستهایی که برای امنیت، مدیریت ترافیک، و کنترل دسترسی، تعیین شدهاند) با یکدیگر در تضاد باشند، عملکرد شبکه پایین میآید.
مشکلات اتصال اندپوینتها میتوانند به دلایلی مانند دور بودن اندپوینت از روترهای شبکه، مشکلات دخالت در شبکه، یا مشکلات در شبکهی محلی کارمندی دور کار، به وجود بیایند.
وقتی هشدارها یا درخواست دریافت شدند و مشکلات پایه مانند اتصالات سختافزاری و کاربری رفع شدند، عیبیابی شبکه معمولاً شامل یک یا چند تا از مراحل زیر میشود:
مسائل مربوط به آدرسهای IP مشکلات زیادی برای شبکهها ایجاد میکنند. اگر آدرس IP قبلی نادرست است، معمولاً تعیین آدرسی جدید میتواند این مشکل را حل کند.
اگر آدرس IP درست است، مشکل ممکن است از آپاِستیریم (upstream) یک مودم باشد. برای بررسی بیشتر مشکل، تیمهای IT میتوانند از ابزار پینگ یا دستور تریسروت (traceroute/tracert) استفاده کنند تا اتصالات با سرورهای دوردست را بررسی کنند و در مورد مسیر سیگنال اطلاعات کسب کنند.
بررسی DNS مشخص میکند که آیا مشکلی در سروری که شبکهها قصد اتصال به آن را دارند، وجود دارد یا خیر. وقتی تیمهای IT ا DNS را بررسی میکنند و نتایجی مانند «فرصت زمانی درخواست تمام شد» (“Request timed out”) یا «پاسخی از سرور دریافت نشد» (“No response from server”) دریافت میکنند، ممکن است که مشکل از سرور DNS مقصد باشد.
حتی ارائهدهندگان خدمات ابری بزرگ نیز گاهی از کار میافتند. معمولاً صفحهی گزارشهای از کار افتادگی ارائهدهندهی سرویس در چنین مواردی اطلاعات مورد نیاز را دارد.
ویروسها و بدافزارها میتوانند بر روی عملکرد شبکه تأثیر بگذارند و معمولاً به راحتی قابل شناسایی نیستند. تیمهای IT باید از ابزار امنیتی برای بررسی و شناسایی حملات جدید استفاده کنند.
دیتاسنتر ها پر هستند یا بار کاری بیش از حدی را تحمل میکنند، میتوانند عملکرد تمام شبکه را کاهش دهند. بررسی و مرور گزارشات مرکز داده میتواند به شناسایی این مورد کمک کند.
رایجترین ابزار خط فرمان ipconfig و nslookup هستند. همچنین فرمانهای دیگر مانند iptables، netstat، tcpdump، route، arp، و dig نیز میتوانند به شناسایی مشکلات شبکه کمک کنند.
در موارد چالش برانگیز یا زمانی که اطلاعات حساس یا محدود شده درگیر هستند، تیمهای IT ممکن است که مجبور به ساخت محیطهای تست شوند و مشکلات را در آنها بازسازی و راه حلهای مختلف را تست کنند.
مهندسان از رابط عیبیابی شبکهای که دیدی کلی از شبکه و KPI های معین ارائه میدهد، بهره میبرند. با پراکنده و پیچیدهتر شدن شبکهها، طراحی و راحتی کار با این رابط مهم و مهمتر میشود.
قابلیت فیلتر کردن داده شبکه بر اساس مکان، بخش، دستگاه، یا شبکه به مراحل ابتدایی شناسایی مشکلات شبکه کمک میکند.
ایدهی مشاهدهی شبکه به عنوان یک سری دامنههای به هم پیوسته دیگر از رده خارج شده است. امروزه شبکههای سازمانی معمولاً نه تنها شامل شبکههای محلی (Local Area Networks – LANs) متصل به اینترنت میشود، بلکه مراکز داده، برنامهها، و مراکز پردازش دادهای که از دور میزبانی شدهاند را نیز شامل میشود. ابزار عیبیابی به روز به گونهای طراحی شدهاند که امکان مدیریت این شبکههای جدید و پیچیده را میدهند.
نظرات کاربران: